تومولوس ها تپه های ساختگی می باشند و علیرغم اینه شبیه به تپه های کوچک دست ساز می باشند ولی با توجه به ویژگی هایشان ، از تپه های کوچک دست ساز متمایز می باشند، مشخص ترین ویژگی آنها این است که به شکل قیف وارونه می باشند.

------------------------------------------------------

https://sites.google.com/site/azturkoglu/fay/tumulus2.jpg

 تومولوس: مزاری که برای پادشاه و خانواده پادشاه بوده و اتاقیست که اول بر روزی زمین یا کمی پایین تر از سطح زمین بنا می شود و سپس با توده ای از خاک و یا تپه ای که از سنگ تشکیل شده ، پوشیده می شود . این مزار ها از طرف معماران روز ساخته می شد .

نباید با نگاه به ظاهر بیرونی آن گول خورد ، زیرا معمولا معماری عظیمی را در درونشان حفاظت می کنند. پادشاه و یا افرادی که از خانواده پادشاه می مردند ، با اشیایی که استفاده می کردند و هدیه هایی که دریافت میکردند، در اتاقهایی ساروجی یا سنگی و یا چوبی ساخته میشد و به همراه جسد دفن می شدند .

بلندی تومولوس، و زیبایی معماری آن با توجه به ثروت و ارزش فرد مرده ، متغیر می باشد، آنها که ارتفاع بلندتری دارند، برای پادشاهان و حکام ثروتمندتری می باشد.

این بناها همیشه دارای ارتفاعاتی با ضرایب ۹ ، مثل ۹ ، ۱۸ ، ۲۷ ، ۳۶ متر می باشند.

البته بايد در نظر داشت كه فرسايش و نيز گاهي اوقات سازه هايي كه در سالهاي پس از آن بر روي تپه ساخته مي شده است نيز مي تواند ارتفاع را تا دو متر بيشتر و يا كمتر بنمايد.

تومولوس ها تپه های ساختگی می باشند و علیرغم اینه شبیه به تپه های کوچک دست ساز می باشند ولی با توجه به ویژگی هایشان ، از تپه های کوچک دست ساز متمایز می باشند، مشخص ترین ویژگی آنها این است که به شکل قیف وارونه می باشند.

اگر از دور و نزدیک به تومولوس دقت شود، همیشه ساختگی بودنش کاملا مشخص می باشد. البته معماری درون و بیرون تومولوس ، با توجه به ارزش و قدرت فرد مرده و موقعیت جغرافیایی و آیین و رسوم اقوام مختلف، تغییر می کند و استاندارد مشخصی ندارد .تومولوس، تل خاکی، تپه، سنگ چین، تپه باستانی، مقبره، ساختار تومولوس، کتاب کلید اسرار نشانه ها، کتاب چشم طلایی، دفینه.وسایل داخل تومولوس.دفینه های تپه.تپه.تومولوس.دفن مردگان.قبر .قبر گبری

برای اینکه خاک نلغزد و باعث رانش نشود، در موضع پایین دیوارهایی وجود دارد که از سنگهای بزرگی تشکیل شده است.

در تومولوس ها علاوه بر اینکه بر جلوگیری از دستبرد تدابیری در نظر گرفته می شده است، در مکانی ساخته می گشت که از دور دست ها به وضوح دیده بشود.

تمام تومولوس ها آنطور که حدس زده می شود ، پر از طلاهای درخشان یا مومیایی و … نمی باشند. در این گونه مزارها ، اشیایی وجود دارد که انسانهای مرده در طول حیاتشان صاحب آنها بوده اند و بدین ترتیب در بعضی از این مزارها اشیایی ناچیز و در بعضی از آنها بسیار زیاد و ارزشمند وجود دارد.

معمولا در تومولوس های متعلق به زنان، زیورآلات و آویزه های زیادی موجود است و در تومولوس هایی که متعلق به مردان می باشد، وسایل و ابزار جنگ و نبرد بیشتر به چشم می خورد.

ضمنا تومولوس ها جزو مناطق و محوطه های حفاظت شده تلقی می گردند و حفاری آنها با توجه به قوانین کشورمان ممنوع می باشد.

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: تومولوس، تل خاکی، تپه، سنگ چین، تپه باستانی، مقبره، ساختار تومولوس، کتاب کلید اسرار نشانه ها، کتاب چشم طلایی، دفینهوسایل داخل تومولوسدفینه های تپهتپهتومولوسدفن مردگانقبر قبر گبری

تاريخ : 29 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

تپه باستانی چغامیش در جنوب غربی کشور در دشت خوزستان واقع شده این تپه مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد بوده و از نظر باستان شناسی دارای اهمیت به سزایی است.

نمایش 108قطعه اشیا تاریخی چغامیش در موزه ملی
معاون سازمان میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی گفت : 108 قطعه اشیای تاریخی چغامیش که به تازگی از آمریکا بازگردانده شده از فردا (چهارشنبه) در موزه ملی ایران به نمایش در می آید.
 
 محمد حسن طالبیان روز سه شنبه در نشستی خبری عنوان کرد: اشیا تاریخی چغامیش از فردا به تماشای عموم علاقه مندان این مرز و بوم گذاشته می شود .

تپه باستانی چغامیش در جنوب غربی کشور در دشت خوزستان واقع شده این تپه مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد بوده و از نظر باستان شناسی دارای اهمیت به سزایی است.

در سال های 1340 تا 1342 حفاری های باستان شناسی توسط پروفسور دلوگاز و خانم پروفسور کنتور از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو آمریکا برای اولین بار در این تپه باستانی شروع شد.

اشیای یاد شده شامل اثر مهر، ظروف سفالی و اشیا سفالی بوده و پیشنهاد وی توسط دولت وقت بررسی و مجوز لازم صادر شد.

سایت چغامیش درمنطقه دشتستان خوزستان و در کنار رودخانه دز قرار گرفته است، در آنجا خانه های پیش رفته با خشت وجود داشته و فعالیتهای کشاورزی و مدیریت بازرگانی و اقتصادی نیز در این منطقه انجام می شده است.

ظرف مدت چهار ماه گذشته این دومین محموله ارزشمند تاریخی فرهنگی است که پس از حدود 5 دهه کشمکش حقوقی و سیاسی با اقدامات دولت تدبیر و امید به میهن اسلامی بازگردانده می شود.تومولوس، تل خاکی، تپه، سنگ چین، تپه باستانی، مقبره، ساختار تومولوس، کتاب کلید اسرار نشانه ها، کتاب چشم طلایی، دفینه.وسایل داخل تومولوس.دفینه های تپه.تپه.تومولوس.دفن مردگان.قبر .قبر گبری.تپه باستانی چغامیش

معاون سازمان میراث فرهنگی که ریاست شورای حکام مرکز میراث ناملموس تهران را نیزعهده دار است اظهار کرد: موضوع میراث ناملموس پس از کنوانسیون های 2003 و 2005 اهمیت فراوانی پیدا کرده ضمن اینکه این کنوانسیون نیز خود در حال تکامل است.

وی ادامه داد: برای مثال از حدود دو سال پیش موضوع ثبت پرونده های مشترک که در راستای صلح در مناطق صورت می گیرد در اولویت قرار گرفته است.

طالبیان خاطرنشان کرد: میزبانی ایران برای برگزاری نشست شورای حکام مرکز میراث ناملموس آسیاس غربی و مرکزی برای کشورمان اهمیت فراوانی دارد چرا که جایگاه منطقه ای این مرکز را تثبیت می کند.

نشست شورای حکام مرکز میراث ناملموس آسیای غربی و مرکزی از 14 تا 16 اردیبهشت ماه در هتل لاله تهران برگزار می شود.

رییس شورای حکام مرکز میراث ناملموس تهران گفت: در دومین نشست شورای حکام علاوه بر برگزاری کارهای مختلف ظرفیت سازی و آگاهی افزایی، پایگاه اطلاع رسانی مرکز به زبان های انگلیسی و فارسی با استانداردهای مورد نظر یونسکو رونمایی می شود.

طالبیان با اشاره به تاکید بونسکو به برگزاری کارگاه ویژه خبرنگاران،خاطرنشان کرد: این کارگاه به زودی با هدف آگاهی بیشتر خبرنگاران از چگونگی فعالیت ها در حوزه میراث ناملموس برگزار می شود.

وی، برگزاری کارگاه ظرفیت سازی انجمن های میراث فرهنگی، سازمان های غیردولتی و کارکنان مرکز میراث ناملموس را از دیگر برنامه های این مرکز در سالجاری عنوان کرد و افزود: با تصویب یونسکو دو کارگاه در کشور ترکمنستان و یک کارگاه در عراق نیز برگزار خواهد شد.

طالبیان همچنین با بیان اینکه تقویم رویدادهای منطقه در حال جمع آوری است، ادامه داد: تمامی کشورهای عضو مرکز میراث ناملموس تهران در این خصوص همکاری می کنند.

وی خاطرنشان کرد: سازمان میراث فرهنگی در تلاش است برای تثبیت جایگاه میراث ناملموس، مرکز ملی پژوهشی میراث ناملموس به تصویب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برسد.



** ثبت مشترک پرونده چوگان

طالبیان با اشاره به تلاش برای ثبت مشترک پرونده چوگان اظهار کرد: در نشستی که چندی پیش درباره پرونده نوروز در تهران برگزار شد، کشورهای پاکستان، افغانستان و تاجیکستان اعلام آمادگی کردند تا پرونده چوگان را به صورت مشترک به ثبت جهانی برسانیم.

معاون سازمان میراث فرهنکی تصریح کرد: در پرونده های میراث ناملموس برای ثبت جهانی بر خلاف میراث ملموس، نباید به خاستگاه و تاریخچه میراث اشاره شود.

وی اضافه کرد: آنچه درباره پرونده چوگان آذربایجان به ثبت چهانی رسیده به بازی چوگان با اسب قره باغ در این کشور محدود است و در آن هیچ اشاره ای به خاستگاه و تاریخچه این ورزش نشده است.

طالبیان همچنین با اشاره به اختلاف نظر کشورمان با جمهوری آذربایجان در ثبت جهانی پرونده جنگل های هیرکانی گفت: این اختلاف نظر درباره سه مشکل عنوان، مدیریت و سهم این جنگل ها است.

وی با بیان اینکه 95 درصد این جنگل ها در ایران و پنج درصد در آذربایجان واقع شده، افزود: هر چند جمهوری آذربایجان نسبت به مدیریت این پرونده توسط ایران راضی نیست اما همکاری دستگاه های مختلف مرتبط در این خصوص مشهود و قابل توجه است.

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: تومولوس، تل خاکی، تپه، سنگ چین، تپه باستانی، مقبره، ساختار تومولوس، کتاب کلید اسرار نشانه ها، کتاب چشم طلایی، دفینهوسایل داخل تومولوسدفینه های تپهتپهتومولوسدفن مردگانقبر قبر گبریتپه باستانی چغامیش

تاريخ : 23 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

dafinehyaban

نشانه آخر در تشخیص مقبره ها ، نشانه آخر در تشخیص قبور مهم ، نشانه آخر در تشخیص چاه ها ، نشانه آخر در قلعه ها و تپه ها ، نشانه آخر در دفینه ای که به قصد دفینه و پس انداز قرار داده شده ، نشانه آخر در .......

آخرین نشانه به محل کاوش شما و همچنین نوع دفینه ای که به دنبال آن هستید متفاوت است .

از مقبره ها شروع می کنیم . نشانه آخر مقابر ، بستگی به زمان و دوره تدفین و همچنین ، مکانی که شما در آن قرار گرفته اید دارد . به این مفهوم که ، در زمینهای صخره ای و کوهستانی غرب و شمال غرب نوع خاصی از مقابر ساخته می شده که به تناسب آن نشانه های آخر خاص خود را داشته و در دشت های جنوب و جنوب غربی ، نوعی دیگر ، با علایمی دیگر به چشم میخورد . در شرق کشور نیز به همین ترتیب می باشد .

مقبره ها در دو نوع کلی ساخته می شدند یا درون کوه و دامنه کوه ، یعنی بالاتر از سطح زمین ، و یا در زیر سطح زمین ساخته می شدند . از آنجا که طبق اعتقادات ، این مقبره ها باید 12000 سال ( در تدفین ها به طور کامل توضیح داده میشود ) دوام بیاورد ساختار بسیار مستحکمی دارند بالاخص مقابر کنده شده در کوه ها .

مقبره هایی که در بالای سطح زمین است نیز خود دو نوع درب دارند . یا در دل صخره ها دربی همرنگ صخره های مجاور دارند که با ساروجی همرنگ پلمپ شده اند و یا درب ورودی آن در زیر خاک مدفون است .

آن دسته که دربی بر دل صخره دارند بسیار راحت تر از دسته دومی ، قابل تشخیص هستند . این مقابر دارای علایم و نمادهای حیوانی هستند و علایم آن تا شعاع یک متری ادامه دارد فقط باید چشمی کاوشگر داشت تا به نتیجه رسید . جوغن بزرگ و هوا کش از مشخصه های قابل تشخیص هستند . معمولا با این دسته از مقابر ، هیچ مشکلی نخواهید داشت زیرا در امتداد نگاه نمادهای حیوانی هستند و چیدمانی مشخص دارند.

دسته دوم از مقابر روی سطح زمین ، آن دسته از مقابرند که یا به علت شسته شدن خاک از ارتفاعات و رسوب بر روی درب مقبره ، قابل تشخیص نیستند و یا درب آن به صورت مخفی در زیر خاک قرار دارد . این دسته از مقابر نیز با کمی دقت ، قابل رمز گشایی است . این دسته نیز مانند دسته اول ، دارای نماد حیوانی هستند و این علایم تا یک متری آن ادامه دارد دقیقا به مانند دسته اول ، دارای هواکش و بعضا جوغن یا اسکنه هستند فقط درب آن قابل رویت نیست . نکته اصلی اینجاست : شما تا یکی دو متری درب با استفاده از علایم ابتدایی آمده اید حال نمی دانید کجا درب ورودی است و از آنجا که درب این مقابر ، بسیار مهم است ( زیرا از طریق سقف و یا کناره ها ، قابل نفوذ نیستند ) کاوش شما متوقف میشود . 

نشانه های درب آن چیست ؟ نشست بی دلیل زمین در شعاع یک یا دو متری ، بر آمدگی بی دلی در شعاع دو متری ، خاک دستی و روشن تر از محل ، سنگی قابل جابجایی که نیمی از آن داخل زمین است ، سنگ های کبود رنگ که با سنگ های منطقه همخوانی ندارد ، بوته هایی که در جهت جریان باد به طور کلی خم شده و ریشه سستی دارند ، بوته های روشن تر از بقیه محل ها و تردد موشهای سفید بزرگ و خاکستری روشن بزرگ و  ..... اینها همه نشانه های عمومی درب هستند ولی از همه مهمتر ....

در باستان ، رسمی وجود داشته که بسیار قوی جریان داشته و اجرا میشده که برای جویندگان راه گشاست . 

برای تمامی مقابر ، تاکید میکنم تمامی مقابر ، مکانی می ساختند یا مکانی انتخاب می کردند که بتوانند مراسم مذهبی را اجرا کنند . در این مراسم ها فضایی برای آتش روشن کردن به جهت نور ( مثل جوغنهای افقی ) و فضایی برای تجمع و دعا کردن باید باشد . یک نکته که کمتر به آن پرداخته می شود این است که ایرانیان این مراسم را در حضور نمادها و در جلوی رویت نمادهای مقدس انجام می دادند . یعنی اگر یک مقبره ای که درب آن باز شده باشد را بیابید و در جلوی ورودی به طوری که کمر شما به سمت داخل مقبره باشد متوجه خواهید شد که تمامی عناصر موجود در اطراف ، به گونه ای چیده شده اند که انگار در حال نگاهبانی و یا رویت درب ورود هستند . نمادها در حال نگهبانی یا رویت مقبره هستند . همانجا یعنی جلوی درب ورودی مکانی بوده که فرد مذهبی آن دوران ، قرار میگرفته و مشغول دعا خواندن و تحویل دادن روح فرد متوفی به خدایان میشده است . پس به راحتی میتوان از این ترفند استفاده کرد تا درب ورودی را یافت . فرض کنید شما از مقبره بیرون آمدید بهترین منظره برای شما کجاست و یا بهترین نقطه برای نگهبانی دادن نمادها و رویت نمادها ، کجاست زیرا همه نمادها و عناصر موجود به سمت درب ورود نشانه رفته اند حتی چیدمان سنگها و تراش خوردن سنگها بی دلیل صورت نگرفته است . برای درب ورودی فاصله ای کمتر از 5 متر با خود مقبره در نظر بگیرید . مقابر عمدتا تونلهای طولانی ندارند . تونلهای طولانی ، مختص دفینه زاغه و یا غار هاست که معمولا در جلوی درب آنها نگهبان و یا خود سازندگان غار دفن شده اند .تومولوس، تل خاکی، تپه، سنگ چین، تپه باستانی، مقبره، ساختار تومولوس، کتاب کلید اسرار نشانه ها، کتاب چشم طلایی، دفینه.وسایل داخل تومولوس.دفینه های تپه.تپه.تومولوس.دفن مردگان.قبر .قبر گبری

 

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: تومولوس، تل خاکی، تپه، سنگ چین، تپه باستانی، مقبره، ساختار تومولوس، کتاب کلید اسرار نشانه ها، کتاب چشم طلایی، دفینهوسایل داخل تومولوسدفینه های تپهتپهتومولوسدفن مردگانقبر قبر گبری

تاريخ : 4 / 5 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

تقریباً در تمام قبرهاپاهای مردگان خم و یکی از دستها به طرف دهان آورده شده، از این رو معلوم می‌شودعقیدهٔ این مردم چنین بوده که انسان پس از مرگ از بین نرفته وهمچنین قرار دادن ظروف، اغذیه و جواهرات اشاره‌ای به زندگی ماوراء زمینی باشد . درطبقه اول تپه حصار، مردگان را به سمت مشرق، جایی که خورشید طلوع می‌کند، دفن می‌کردند. این نشانگر این است که خورشید و آفتاب مورد توجه آنان بودده است . اما صورتمردگان به یک طرف نبوده، به نظر می‌آید که در هر زمانی از روز که می خواستند مردهرا دفن کنند، بدنش را به سمت مصرق و صورتش را به سمت جایی که افتاب در آن لحظهآنجا بوده است، قرار می‌دادند . به طور کلی مردگان را به سه شکل دفن می‌کردند:

1. دفن مردگان به پهلویچپ : این روش تدفین که تقریباً نیمی از تدفین را در فلات مرکزی به خود اختصاصداده است، شامل سه حالت « خم شده » ، « جمع شده » و « چمباتمه » است . در حالت «خم شده »، تنها دستان مرده ( گاهی یک دست ) را به طرف دهان و سر او قرار داده و اورا دفن می‌کنند . در نوع دیگر یعنی در حالت « جمع شده »،همچنان که دستان به طرف دهان و سر جمع شده اند، زانوهایشان هم کمی خم شده اند .اما در حالت « چمباتمه » که به « جمع شده کامل » و « تدفین جنینی » هم معروف است، دستها و پاها کاملاً جمع شده اند، درست همانند جنینی در رحممادر ( دربارهٔ علت آن در گذشته بحث شد )، به همین دلیل هم به تدفین جنینی معروفگشته است . باید دقت داشت که این نوع تدفین تنها در قبور خمره‌ای رسم نیست و گاهیدر قبور حفره‌ای هم دیده شده است .

2. دفن مردگان به پهلویراست : این نوع تدفین که خیلی کم در فلات مرکزی ایران رایج بوده است، بیشتر درتپه حصار III مشاهده شده است . در این نوع تدفینحالت دستها معیار خاصی ندارند، گاهی بروی شکم، نزدیک زانوها و گاهی به سمت کوزه‌هاو ظرف‌های دفن شده همراه گور دیده شده است . هنوز اطلاعات دقیقی از علت تمایز ایندو نوع تدفین که نوع دوم بیشتر در حصار و در جاهای دیگر کمتر دیده شده، منتشر نشدهاست .

3. دفن مردگان به حالتطاقباز : در این نوع تدفین که به ندرت و حتی کمتر از نوع دوم در فلات مرکزی مشاهدهشده، تقریباً بر سه نوع است : طاقباز با پاهای جمع شده به حالت چمباتمه، طاقباز باپاهای به حالت نشسته و طاقباز با پاهای روی هم انداخته شده، تنها چند نمونهٔ انگشتشمار از این نوع تدفین گزارش شده که ان هم در تپه حصار دامغان می‌باشد . ما دراینجا به بعضی از خصوصیات اولین قبر اشاره می کنیم . در اولین نمونه مرده به پشت یا طاقباز دفن شده است، دستها روی سینه و پاهاروی هم افتاده است که متعلق به یک مرد بالغ است . در بعضی از این موارد یافت شدههم یکی از دستها

 

" فرهنگ تدفین در مللو ادیان مختلف "

انسان در طول تاریخ اجتماعات به اشکال گوناگون مردگانش را دفن کردهاست. شکل‌هایی از تدفین وجود دارد که با هنجارهای فرهنگ ایرانی واسلامی ما ناهمخوان است. با این حال نباید فراموش کرد که ملت‌هایی هم هستند کهفرهنگ تدفین ما را نمی‌پسندند.
دراین میان اما مرگ بی‌پرواترین و صریح‌ترین سویه‌ی زندگی و یک واقعیتِ مسلم است. بهاین جهت یکی از مشکلات انسان‌ها همواره این بوده است که مردگان‌شان را چگونه و کجادفن کنند.

 

در کهن‌ترین شکل تدفین ، جنازه را در حالت جنینیدفن می‌کردند

 

پیشینه‌ی کهن‌ترین گورهایی که تاکنون یافت شدهاست، به پنجاه هزار سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد. در کهن‌ترین شکل تدفین ، در عصرپیشاسنگی جنازه را مانند جنین در شکم مادر به پهلو در یک گور سنگی می‌خواباندند.

تدفین به شکل جنین از یک سو این توهم را ایجاد می‌کرد که جنازه بهخواب فرورفته است و از سوی دیگر از امید به بیداری و تولدی دیگر پس از رستاخیزنشان داشت. اجداد ما در آن دوران بسیار دور جنازه‌ی مردگان را طناب‌پیچ می‌کردند.احتمالاً به این دلیل که می‌ترسیدند مردگان زنده شوند و سراغ زندگان بیایند.

مراسم تدفین در فرهنگ‌های کهن که پیشینه‌شان به سه هزار و پانصد سالپیش از میلاد مسیح می‌رسد بسیار اهمیت داشت. گورهایی عظیم به طول دوازده متر که باتخته‌سنگ بنا می‌کردند از اهمیت تدفین در این فرهنگ‌ها نشان دارد.

در این گورها یک‌صد جنازه جا می‌گرفت و روی آن را با خاک می‌پوشاندند.چنین گورهای عظیمی به بناهای باشکوه شباهت داشت و ساختن آن‌ها وقت و هزینه‌ی زیادیمی‌طلبید.

در سده‌های میانه، پیش از آغاز دوران روشنگری که همه چیز با افسانهدرآمیخته بود، برخی اروپائیان، از جمله آلمانی‌ها اعتقاد داشتند که این گورها راغول‌ها برای خودشان ساخته‌اند.

در یونان قدیم مردگان را در تابوتی از سنگ آهک قرار می‌دادند و اینتابوت سنگی را سارکوفاگوس یا «گوشتخوار» می‌خواندند. واژه‌ی تابوت در برخی زبان‌هامانند آلمانی و فرانسه را بعدها از همین واژه‌ی سارکوفاگ استخراج کردند.

در قرون وسطی گمان می‌بردند که روح انسان در قلب او جای دارد. از اینرو برخی پادشاهان و هنرمندان بزرگ وصیت می‌کردند که قلب‌شان را جداگانه دفن کنند. ریچارد شیردل، ناپلئون بناپارت، دانته و شوپن از مشاهیری‌اند که قلب آنانجداگانه دفن شده است.

در کنعان و ایران ، جنازه‌ی میت را در غار یا دردل کوه قرار می‌دادند

 

در کنعان و در ایران، جنازه‌ی میت را در غار یا در دل کوه قرار می‌دادند.در نقش رستم، در سینه‌ی کوه مقبره‌های عظیمی از دوران هخامنشی و ساسانی به یادگارمانده است.
داریوش کبیر، اردشیر،داریوش دوم و خشایارشا را در دل کوه دفن کرده‌اند.
پس از تصلیب مسیح ، جنازه‌یاو روی زمین مانده بود. روایت است که ژوزفِ آریماتئا، از یاران مسیح، گور خود راکه در غاری قرار داشت به مسیح بخشید و جنازه‌ی او را در آن غار نهادند. مسیحیاناعتقاد دارند که مسیح، سه روز بعد زنده شد و از این غار به آسمان عروج کرد. اینواقعه که در کتاب مقدس آمده است به روایتِ عید پاک شهرت دارد و منشأ مهم‌ترین عیدمسیحی‌ست.

 

حوالی ستودان‌ها، هزاران کلاغ و مراغ لاشه‌خواردر پرواز بودند

 

مردگان را فقط در خاک یا در دل کوه‌ها دفن نمی‌کردند. در فرهنگایرانی - زرتشتی تدفین در هوا مرسوم بود. در این آئین زمین و آتش تبرکی دارد و روحکه از بدن انسان بیرون رفت پیکر مرده بسیار پلید و ناپاک است و هر چیز را آلوده می‌کند.به همین جهت مرده را نباید به خاک یا به آتش سپرد.

زرتشتیان از زمان ساسانیان هر جا که بودند دخمه‌هایی می‌ساختند ومرده را به آن‌جا می‌بردند و در هوای آزاد، کنار دیواری می‌نهادند تا مرغان شکاریو حیوانات درنده آن‌ها را بدرند و متلاشی کنند و وقتی که فقط استخوانی از مردهباقی می‌ماند، استخوان او را برمی‌داشتند و در محوطه‌ی کوچکی می‌گذاشتند و به آن «ستودان» می‌گفتند که به روایت استاد فقید، سعید نفیسی مخفف کلمه‌ی استخوان‌داناست.

استاد نفیسی در خاطرات دوران جوانی‌اش از برخی اعتقادات خاص زرتشتیانیاد می‌‌کند. اگر کلاغ یا لاشخور چشم راست مرده را درآورده بود، گمان می‌کردندمرده آمرزیده‌تر است. اگر دست راست زودتر از بدن جدا می‌شد، باز هم مرده آمرزیده‌تربود. اگر مرده را کنار دیوار دخمه‌ای می‌ایستاندند و تعادل خود را از دست می‌داد وبرای مثال به پشت می‌افتاد، آمرزیده‌تر بود تا این که به رو افتاده باشد.

اگر روی پای خود می‌افتاد یا به حال نشستن درمی‌آمد، گمان می‌کردندروح او معذب است. بدتر از همه مرده‌ای بود که سرش از تنش جدا می‌شد. بدیهی‌ست کهحوالی این دخمه‌ها همیشه هزاران کلاغ و مرغان لاش‌خوار در پرواز بودند.

در آمریکای شمالی، در فلوریدا قبیله‌ی سمیول از قبایل سرخپوستمردگانش را در تنه‌ی پوک درختان می‌گذاشت تا به تدریج تجزیه شود. برخی قبایلسرخپوست هنگام کوچ از جایی به جایی دیگر مردگان‌شان را روی زمین می‌گذاشتند و به کوچ خود ادامه می‌دادند.

پیش می‌آمد که سالخوردگان این قبایل، وقتی هنگام مرگ‌شان فرامی‌رسید،از قبیله جدا می‌شدند و به کوه می‌زدند و در آرامش و در انزوا می‌مردند. جنازه‌یآنان در همان محل می‌ماند تا به تدریج تجزیه شود و از بین برود.

تدفین در آب

 

در تبت، هرگاه زنان باردار و جذامیان می‌مردند، جنازه‌ی آنان را بهرود می‌سپردند. وایکینگ‌ها نعش مردگانشان را سوار قایق کوچکی می‌کردند و به آب می‌سپردند.در آلمان اخیراً تدفین در آب مرسوم شده است. در این نوع تدفین جنازه‌ را ابتدا می‌سوزانندو سپس خاکستر آن را در ظرفی قرار می‌دهند که در آب حل می‌شود. ظرف را به آب می‌سپارند.

 

هندوها و ژرمن‌ها، مرده‌هایشان را می‌سوزاندند

 

در هندوستان، سوزاندن مرده‌ها مرسوم‌ترین شکل تدفین است. هزار وپانصد سال پیش از میلاد مسیح ژرمن‌ها مرده را می‌سوزاندند و خاکستر آن را به همراهاشیای زینتی که از مرده به جای مانده بود، در یک ظرف گلی ساده جمع می‌کردند.

 

در میان هندوها رسم است که وقتی کسی می‌میرد، اگر دارای فرزند است،پسر ارشد می‌بایست آتش را بیفروزد. هندوها اعتقاد دارند که روح مرده با سوزندانجسم او آزاد می‌شود.

 

در غرب سوزاندن مرده مرسوم است. خاکستر مرده و برخی حیوانات خانگیرا در ظرفی می‌نهند و این ظرف را به خاک می‌سپارند.

 

در همه‌ی فرهنگ‌ها، تدفین با مذهب درآمیخته است

 

‌مراسم تدفین از یک سویه‌ی تسلی‌دهنده برای بازماندگان برخورداراست. در زمان رومی‌ها وقتی مرده‌ای در آتش می‌سوخت، بازماندگان از دیدن دودی که ازجنازه‌ برمی‌خاست تصور می‌کردند که روح مرده همراه با آن دود به آسمان می‌رود و بااین فکر خود را تسلی می‌دادند در حالی‌که بعدها با آمدن مسیحیت و اسلام سوزاندنمرده، نشانگر بی‌احترامی به جسم انسان بود.

 

بهتر بود که جسم انسان را در کفن بپیچانند یا در تابوت بگذارند ودر قبر قرار دهند تا روز رستاخیز فرارسد و معاد اتفاق بیفتد. به همین جهت پس ازفراگیر شدن مسیحیت در اروپا، سوزاندن جنازه‌ها که تا پیش از آن مرسوم بود ورافتادو به همین شکل پس از غلبه‌ی مسلمانان بر ایرانیان نهادن جنازه‌‌ها در دخمه‌هامنسوخ شد.

 

در قرون وسطی تنها زنانی را که به جادوگری متهم می‌شدند، پس ازمحاکمه در محاکم تفتیش عقاید با آتش می‌سوزاندند. دلیل می‌آوردند که با این تمهیدروح شیطانی و پلید جادوگران همراه با جسم‌شان برای همیشه نابود شود.

 

با توجه به دگرگونی باورها و آئین‌های تدفین در تاریخ اجتماعات می‌توانیمبگوییم که در همه‌ی فرهنگ‌ها تدفین با مذهب درآمیخته و به همین جهت با تغییر مذهب،آیین تدفین نیز دگرگون می‌شده است.

 

تدفین در زمانه‌ی ما

 

مسلمانان و یهودیان با سوزاندن مرده مخالف‌اند. در اسلام و یهودیتمی‌بایست مرده را حتماً در خاک دفن کرد. در یهودیت هر گور، تنها به یک جنازهاختصاص دارد.

 

اما در ایران با افزایش جمعیت، به تدریج از اوایل دهه‌ی پنجاهخورشیدی گورهای دو و سه طبقه به وجود آمد. پیش می‌آید که اعضای یک خانواده را دریک گور سه طبقه قرار دهند. سنگی به نام سنگ لحد هر یک از این طبقات را از هم جدامی‌کند و به هر مرده یک سنگ قبر مجزا تعلق می‌گیرد.

 

در اسلام و یهودیت، نبشقبر جایز نیست و اصولاً شایسته نیست که آرامش مردگان به هم بخورد. گورستان در اینمفهوم یک خانه‌ی ابدی‌ و از برخی لحاظ پندآموز است.
گورستان اهل تسنن، سادهاست و پیش می‌آید که گورها بی‌نام و نشان باشند و تنها سنگی ساده بر آن بنهند. درمراکش سنگ قبر را به اندازه‌ی قامت مرده می‌تراشند و جز این هیچ نام و نشانی ازمردگان باقی نمی‌گذارند. span>اما در فرهنگ ایرانی واسلامی ، آرامگاه و سنگ قبر اهمیت دارد، چنان‌که بسیاری از آرامگاه‌ها از نظرمعماری و بسیاری از سنگ‌ قبرها از نظر خوشنویسی، شاهکارهایی به شمار می‌آیند.
پس از دوران روشنگری درغرب، سوزاندن جنازه‌ها از نو مرسوم شد. کلیسای کاتولیک تا سال‌ها با این نوع تدفینمخالف بود. با این حال در سال ۱۹۶۹ به دلیل کمبود جا ، کلیسا مجبور شد با سوزاندنجنازه موافقت کند. span>سوزاندن جنازه و دفنخاکستر آن ، به مراتب ارزان‌تر از تهیه‌ی تابوت و اجاره‌ی یک گور به مدت پنج تا سیسال است. به همین جهت بسیاری از اشخاص در غرب وصیت می‌کنند که بعد از مرگ جنازه‌یآنان را بسوزانند.span>در ایتالیا و در هلند،مرده را الزاماً نمی‌بایست در گورستان دفن کرد. اما در بسباری از کشورها مانندایران، آلمان و فرانسه، مرده باید حتماً در گورستان دفن شود و برای این کار،بازماندگان به جواز دفن نیاز دارند.

درآلمان تا سال ۲۰۰۳ ‌مرده را حتماً می‌بایست در تابوت بگذارند و دفن کنند. اما در سال۲۰۰۳ این قانون را برداشتندو اکنون مسلمانان می‌توانند مشروط بر موافقت سازمان گورستان، مرده‌هایشان را درکفن‌ بپیچانند و به خاک بسپرند.

 

 

در پايان اين بخش بايد عرضكنم: با توجه به اهميت اين بخش ، از اين پس در نظر داريم تا ، مبحث آيين تدفين(آموزش مقدماتی) را بصورت همگانی در وبلاگ آغاز نماییم و با استفاده از تصاویرموارد کشف شده، ذهن دوستان و علاقمندان را برای شرکت در کلاسهای پیشرفته و ...آماده تر سازیم.
لذا بدينوسيله از تمامي دانش پژوهان، کاوشگران، علاقمندان و همچنين اساتید اهلفن، دعوت ميشود تا هرگونه نظریه و یا مطلبي خاص در اين مقوله دارند، با ذكر دلايلو ارائه عکس و مستندات خود در بخش نظرات، ما را در این راه هر چه بیشتر یارینمایند.

 

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: تومولوس تل خاکی تپه سنگ چین تپه باستانی مقبره ساختار تومولوس کتاب کلید اسرار نشانه ها کتاب چشم طلایی دفینهوسایل داخل تومولوسدفینه های تپهتپهتومولوسدفن مردگانقبر قبر گبری

تاريخ : 3 / 5 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 1981 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب تریلر فیلم
  • وب ساح
  • وب احسان
  • وب باشگاه خبرنگاران